متوفاى ۱۲۸۹ ق.
طلوع زندگى
در سال ۱۲۱۲ ق. در شهر سبزوار و در خانه حاج میرزا مهدى – یکى از انسانهاى وارسته و مؤمن سبزوار – کودکى پا به عرصه وجود گذاشت و هادى نام گرفت.
او هشت سال داشت که به جمع محصلان علوم مقدماتى پیوست و در اوان نوجوانى ادبیات عرب (صرف و نحو) را فراگرفت و دیرى نگذشت که به جلسات درسهاى بالاتر راه یافت. وى هر چند در ده سالگى پدرش را از دست داد توانست به کمک یکى از اقوام خویش راههاى سخت آینده را هموار سازد. پسر عمهاش حاج ملا حسین سبزوارى که خود اهل فضیلت و دانش بود در ادامه تحصیل وى را یارى کرد[۱] و با کمک او راهى حوزه علمیه مشهد شد و ده سال در کنار بارگاه امام رضا (علیهالسلام) به تحصیل پرداخت.
به دنبال حکمت
اصفهان در داشتن حوزههاى علمیه پر رونق، تاریخ درخشان دارد و گذشته این شهر با خاطرات بزرگان بسیارى نقش بسته است.
حضور ملا هادى در حوزه اصفهان از روزى آغاز شد که وى در سفر حج از راه اصفهان گذر میکرد و چون هنوز موسم حج نبود مدتى در این شهر اقامت گزید. در حوزه پر رونق اصفهان آن زمان استادانى چون حاج شیخ محمد تقى مؤلف کتاب هدایهالمسترشدین و حاج محمد ابراهیم کلباسى نگارنده کتاب اشارات الاصول و آیه الله ملا اسماعیل کوشکى در آن، محفل درس و بحث علمى داشتند.
ملا هادى که هنوز تا موسم حج فرصت داشت لحظاتش را مغتنم شمرد، در درس بزرگان شرکت جست، او چند وقتى به درس آیه الله کوشکى رفت واحساس کرد این درس برایش چون گمشده گرانقیمتى بوده که اکنون بدان دست یافته است. بیان شیوا وعمق معلومات استاد وى را هر روز شیفتهتر مینمود. از همین رو تصمیم گرفت سفر حج خود را به سفر در سلوک دانش و معارف تبدیل کند و در اصفهان ماندگار شود. سفر ملاهادى به هشت سال اقامت در اصفهان انجامید و در این مدت خود را به زیوردانش و معارف آراست و به برکت بزرگان آن سامان در علم حکمت افقهاى جدیدى فرا راهش گشوده گردید.
ملا هادى در سال ۱۲۴۲ به مشهد بازگشت و پنج سال در مدرسه حاج حسن مشغول تدریس شد.
اساتید
۱ـ حاج ملا حسین سبزواری؛
۲ـ حاج محمد ابراهیم کرباسى (۱۱۸۰-۱۲۶۲ ق.)؛
۳ـ آقا شیخ محمد تقی، معروف به صاحب هدایه المسترشدین (متوفاى ۱۲۴۸ ق.) ؛
۴ـ ملا على مازندرانى نورى اصفهانى (متوفاى ۱۲۴۶ ق.)؛
۵- ملا اسماعیل کوشکی؛
تألیفات حکیم
۱ـ منظومه و شرح منظومه سبزواری؛
۲ـ دیوان حاج ملا هادی؛
۳ـ اسرار الحکمه فى المفتتح و المغتتم؛
۴ـ شرح فارسى بر برخى از ابیات مشکل مثنوى مولانا؛
۵ـ مفتاح الفلاح و مصباح النجاح؛
۶ـ شرح الاسماء؛
۷ـ النبراس فى اسرار الاساس؛
۸ـ راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع؛
۹ـ حاشیه بر الشواهد الربوبیه فى المناهج السلوکیه؛
۱۰ـ حاشیه براسفار اربعه ملا صدرالدین شیرازی؛
۱۱ـ حواشى بر کتاب مفاتیح الغیب ملا صدرالدین شیرازی؛
۱۲ـ حاشیه بر مبدأ و معاد صدرالدین شیرازی؛
۱۳ـ حاشیه برشرح سبوطى لابن مالک (در علم نحو)؛
۱۴ـ حاشیه بر کتاب «شوارق» اثر ملا عبدالرزاق لاهیجى (در حکمت)؛
۱۵ـ هدایه الطالبین فى معرفه الانبیاء و الائمه المعصومین؛
شخصیت حکیم در فراسوى مرزها
در حال حاضر شعاع فکرى و عظمت علمى حکیم سرزمینهاى بسیار دور را نیز در نوردیده است. آراء و عقاید او در حکمت در میان دانشمندان جهان مطرح بوده و از طرف آنان مورد توجه قرار گرفته است. امروزه کمتر دانشگاهى پیدا مى شود که در آنجا علوم عقلى و فلسفه شرق مورد توجه قرار نگیرد و نامى از ملا هادى سبزوارى در آنجا نباشد. براى نمونه در آثار اقبال لاهوری، اندیشمند مسلمان پاکستان، میخوانیم: «پس از ملا صدرا فلسفه ایرانى با ترک آیین نو افلاطونی، به فلسفه اصیل افلاطون روى آورد نماینده بزرگ این گرایش جدید ملا هادى سبزوارى است. او بزرگترین متفکر عصر اخیر ایران است. بنابراین بررسى فلسفه او براى شناخت نحوه تفکر اخیر ایران لازم است. فلسفه سبزوارى مانند فلسفههاى اسلاف او سخت با دین آمیخته است. سبزوارى با اسناد فعلیت به حق، جهان بینى ایستاى افلاطون را دگرگون کرد و به پیروى از ارسطو حق را مبدأ ثابت و موضوع همه حرکات شمرد. از دیدگاه او همه موجودات عالم به کمال عشق میورزند و به سوى غایت نهایى خود سیر میکنند. جمادى به سوى نباتی، نباتى به سوى حیوانى و حیوانى به سوى انسانی. وبدان که انسان در زهدان مادر از همه این مراحل میگذرد.»[۲]
همچنین پرفسور توشى هیکو ایزوتسو، دانشمند ژاپنى و استاد فلسفه دانشگاه مک گیل کانادا و استاد ممتاز دانشگاه توکیو، پیرامون شخصیت فلسفى و عرفانى حاج ملا هادى میگوید: «حاج ملا هادى سبزوارى متفکرى است که اثر معروف «منظومه و شرح آن» از اوست و به اتفاق همگان بزرگترین فیلسوف ایرانى در قرن نوزدهم بود. در عین حال وى در میان استادان و بزرگان عارف آن عصر مقام اول را داشت.
سبزوارى به عنوان یک عارف از طریق کاملترین نوع تجزیه شخصى قادر بود که به ژرفاى اقیانوس هستى و به دیدار اسرار وجود با چشم روحانى خویش راه یابد. وى به عنوان یک فیلسوف مجهز با قدرت تحلیلى دقیق، قادر به تحلیل و تجزیه ما بعد الطبیعى اساسى به مفاهیم خوب تعریف شده و سپس وضع این مفاهیم به صورت نظام مدرسى بود.[۳]»
زاهد فقیر نواز
حکیم با همه بزرگوار شخصیت علمى خویش روح بلندى داشت و زندگى را تنها از دریچه حکمت و فلسفه نمیگریست؛ به گونهاى که گاهى هم صحبتى با فقرا و همنشینى با طبقات دیگر جامعه را مغتنم میشمرد. زاهدانه میزیست و به اشراف و حتى شخص شاه نیز بى توجه بود. نقل میکنند که روزى ناصر الدین شاه در سبزوار به خانه وى آمد و او با غذاى ساده خود از شاه پذیرایى کرد و در مقابل اصرار شاه هیچ چیز از وى قبول ننمود.
وى باغ انگوری داشت که با دسترنچ خود از آن محصول برمیداشت و همه ساله به هنگام فصل برداشت ابتدا سهمى را بین نیازمندان تقسیم میکرد و سپس دوستان خویش را به همراه طلاب علوم دینى به آنجا دعوت مینمود تا حاصل دسترنج خود را با دیگران مصرف کند.[۴] حکیم خود در دوران زندگى کار میکرد و بسیار اشتیاق داشت که از دسترنج خود استفاده کند. وى از بیت المال هیچ ارتزاق نمیکرد.[۵] او در تمام مدت عمر در یک خانه بسیار ساده زیست. دارایى حکیم منحصر به یک جفت گاو و یک باغچه بود. او هر آن چه را که مورد نیاز بود، با دسترنج خود به دست میآورد و نان سالیانه خود را با زراعتى که خود آن را به عهده داشت مهیا میکرد گفتهاند: حاج ملا هادى یک روز از قنات عمیدآباد و یک شبانهروز از قنات قصبه را مالک بود و خودش با استفاده از این دو آب به کشت گندم و پنبه و سایر مایحتاج زندگى اقدام میکرد و سالانه سى خروارغله و ده بار پنبه از زمین خویش برداشت میکرد و از باغى که در بیرون شهر واقع بود سالانه چهل تومان سود به دست میآورد، قسمتى از مجموع این درآمدها را براى امرار معاش خویش و باقیمانده را بین فقرا و نیازمندان تقسیم مینمود.[۶]
وفات حکیم
حکیم سبزوارى پس از هفتاد و چند سال طلوع بر عالم اندیشه در عصر روز بیست و هشتم ذى الحجه سال ۱۲۸۹ ق. دار فانى را وداع گفت و جامعه مسلمانان و حوزههاى علمى را در ماتم فرو برد. پیکر پاک و مطهر آن عالم فرزانه با شرکت اقشار مختلف مردم سبزوار و در حالى که دوستان و شاگردان آن بزرگوار از شدت حزن و اندوه اشک میریختند تشییع شد و در بیرون دروازه سبزوار به نام دروازه نیشابور (معروف به فلکه زند) دفن گردید.
مرحوم میرزا یوسف فرزند میرزا حسن مستوفى الممالک وزیر اعظم ایران در سال ۱۳۰۰ ق. آرامگاهى در آنجا احداث نمود. این آرامگاه در مساحت حدود ۱۱۰ و عرض ۵۰ قدم ساخته شد دراطراف صحن آن حجرههاى متعددى براى سکونت زوار ساخته بودند که اکنون هم با همان بقعه و صحن با کیفیت سابق موجود است.
--------------------------------------------------------------------------------
[۱] - شرح زندگى حاج ملا هادى سبزوارى ، ولى الله اسراری، ص ۱.
[۲] - بنیاد حکمت سبزواری: پرفسور ایزتسو: ترجمه جلال الدین مجتبوی، ص ۴۷.
[۳] - همان.
[۴] - مطلع الشمس: ج ۳، ص ۹۸۴.
[۵] - همان.
[۶] - همان.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
زندگينامه علماء،
،
:: برچسبها:
زندگی نامه ملا هادى سبزواری,